مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

استفاده از مطالب و محتوا با حفظ حقوق مولف و درج آدرس وبلاگ بلامانع است

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

استفاده از مطالب و محتوا با حفظ حقوق مولف و درج آدرس وبلاگ بلامانع است

تست رفتار و افکار ناکارآمد

 

تا چه حد زندگی را به کام خودم تلخ می کنم؟

رفتار و افکار ناکارآمد

روی چهارخانه جلوی هر عبارتی را که در مورد شما درست است کلیک کنید

 

  همیشه بدون تعمق کافی چیزهایی می گویم که بعدا باعث کدورت و سوء تفاهم بین من و دیگران می شوند.
  همیشه با نگرانی به آینده نگاه می کنم و انتظار پیشامدهای ناجوری را دارم.
  اکثرا در گذشته زندگی می کنم. خاطرات و اتفاقات گذشته را در ذهنم مرور می کنم و وقتی حالم را با گذشته مقایسه می کنم به گذشته ام حسرت می خورم.
  همواره کارهای امروز را به فردا موکول می کنم.
  اگر کسی به من اهانتی بکند دیگر تمام روزم خراب می شود.
  اگر با کسی برخورد کنم که خلق عصبی و تندی دارد بشدن تحت تاثیر وی قرار می گیرم.
  وقتی درست به زندگیم نگاه می کنم می بینم که همیشه تمایل داشته ام که از کاه کوه بسازم.
  وقتی با کسی روبرو می شوم که در نگاه اول به دلم نمی چسبد می دانم که هرگز نمی توانم با وی رابطه ای داشته باشم.
  برای اینکه جلوی ناراحتی های بعدی را بگیرم تنها همه کار را انجام می دهم و از کسی کمکی نمی خواهم.
  همیشه در درونم پراز فشار است و برای خودم ساعات آرامش فراهم نمی کنم.
  اگر در کاری آنطوری که آنرا در دهنم تصور کرده ام موفق نشوم بشدت خودم را به محاکمه می کشم.
  اصلا حساب و کتاب پولم را ندارم. و یا: آنقدر حساب و کتاب می کنم تا هیچ پول بیخودی خرج نکنم که اینکار زیاد وقتم را می گیرد و برایم مشکل بوجود آورده است.
  وقتی می بینم کسی به کاری که من انجام می دهم توجه لازم را نمی کند خلقم از دست وی تنگ می شود.
  وقتی کسی از من انتقاد می کند و یا به جانم نق می زند با خودم فکر می کنم که وی به من علاقه ندارد.
  اگر کاری را که می خواهم از پیش نرود دنیا پیش رویم تیره و تار می شود.
  همیشه آدمها را مقصر می دانم مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
  وقتی در کاری موفقیتی بدست می آورم، موفقیتم آنچنان که باید و شاید بنظرم نمی آید.
  فکر می کنم نباید به آدمهای دیگر اعتماد کرد چرا که همه بد مرا می خواهند.
  هیچ وقت احتیاج به کمک دیگران نداشته ام و ندارم.
  کاری را که هر روز انجام می دهم دوست ندارم و اصلا بیهموده دارم زندگیم را خراب می کنم.
     

 

جمع کل نمرات این تست:


توضیح جمع کل نمرات این تست

 

 

اگر نمره تان در این تست کمتر از 40 است این به این معنا است که زیادتر از حد قابل قبول زندگی را به کام خود تلخ نمی کنید.

نمرات بین 40 الی 50 نشاندهنده آن هستند که لازم است تا حدی در رفتار خودتان تجدید نظر کنید. 

 

اگر نمراتتان در این تست از 50  به بالا است باید واقعا به فکر باشید و برای تغییر این افکار کاری بکنید. به عباراتی که علامت زنده اید با دقت نگاه کنید و در مورد هر کدام از خود بپرسید: «چطور است که من این فکر را دارم» و سپس برای تغییر آن برنامه ریزی کنید.

این افکار نشانگاه بیماری نیستند ولی فشارهایی هستند که شرایط مناسبی را برای شکل گرفتن اختلالات مختلف فراهم می آورند.

 

 

تست اضطراب

 

هراس و اضطراب

روی چهارخانه جلوی هر عبارتی را که در مورد شما درست است کلیک کنید

 

  همیشه یک نوع حالت دل نگرانی و تشویش دارم.
  بدون آنکه دلیلی برای آن ببینم همیشه یک نوع احساس ترس در وجودم هست.
  سریع از کوره در می روم و دست و پایم را گم می کنم.
  احساس می کنم که دارم خُرد می شوم.
  هیچ چیز در زندگیم درست نیست و هر لحظه ممکن است بلایی بر سرم بیاید.
  خیلی وقتها در دست و پایم احساس لرزش می کنم.
  همیشه سردرد، گردن درد و کمر درد دارم.
  احساس می کنم که ضعیف هستم و بسرعت خسته می شوم.
  همیشه احساس ناآرامی دارم و نمی توانم یک گوشه آرام وقرار بگیرم.
  خیلی وقتها در قلبم احساس پرش می کنم.
  همیشه یک نوع احساس سرگیجه دارم.
  تا به حال چندبار پیش آمده که حالت غش به من دست داه است و همواره احساس می کنم اینکار دوباره تکرار می شود.
  خیلی وقتها تنگی نفس می گیرم.
  نوک انگشتانم گزگز می کند و یک نوع احساس خواب رفتگی در آنها می کنم.
  اکثرا یبوست دارم؛ اسهال می گیرم؛ معده درد دارم.
  بیش از حد معمول باید به دفعات برای ادرار به توالت بروم.
  کف دستانم همیشه عرق کرده است.
  خیلی وقتها احساس می کنم که صورتم گرم و سرخ شده است.
  بسختی بخواب می روم و در خواب هم خستگی ام درنمی رود.
  بسختی می توانم خودم را کنترل و آرام کنم.
     

 

جمع کل نمرات این تست:


یک توضیح کوتاه

 

ترس یکی از احساسات پایه ای انسان است و معمولا ما زمانی این احساس را داریم که چیزی در درون و یا بیرون از ما این احساس را

بوجود می آورد. خیلی از انسانها از داشتن احساس ترس شرم دارند و فکر می کنند آدم قوی نباید بترسد. از کودکی نیز به بچه می گویند قوی باش و نترس و هر کسی را که می ترسد نابالغ می خوانند. ولی حقیقت این است که ترس یکی از بهترین دوستان انسان است. ترس یک پیغام دهنده است؛  ترس احساسی است که انسان را از خطر آگاه می کند و در کل روان وظیفه حفظ سلامتی را بعهده دارد. بدون ترس دیگر نمیشد کسی را از خطر پریدن از ساختمانی بلند آگاه ساخت و یا بدون احساس ترس هیچ جانداری از جلوی ماری که آماده نیش زدن است فرار نمی کرد...  بنابراین نقش طبیعی احساس ترس آگاهی ساختن و حفاظت موجود زنده است.

ولی هراس و اضطراب با ترس فرق دارند. اگر انسان با دیدن شیری درنده ترس برش بدارد و فرار کند می گوییم وی ترسیده است و به وی حق می دهیم که آنطور عمل کند. چراکه هم موضوع ترس ساز (شیر) وجود دارد و هم اینکه با این ترس انسان از خطر دور می شود. ولی اگر کسی  همیشه یک نوع احساس ترس داشته باشد که  موقع راه رفتن در خیابان یکهو شیری در سر راهش ظاهر شود  می گوییم وی دچار هراس و اضطراب است. تشخیص هراس و اضطراب همیشه به ساده گی مثال شیر نیست. انسانهایی که مبتلا به هراس و اضطراب هستند معمولا از علت واقعی ترس خود خبر ندارند ولی وجود ترس خود را به چیزهای مختلف نسبت می دهند. مثلا دانش آموزی را در نظر بگیرید که هر وقت امتحان دارد شب خوابش نمی برد. اسهال می گیرد. دلش درد می گیرد. احساس سرگیجه می کند وغیره. آیا درست است که بگوییم وی از امتحان می ترسد؟ خیر. چیزی که وی از آن می ترسد و چیزی که باعث می شود وی از امتحان بترسد نکته دیگری است. برای مثال اینکه می خواهد و باید بهترین باشد (شاید مادر و پدرش هم این  را در وی تقویت کنند)  و این نکته در دلش ترس درست می کند. وقتی احساس ترس را لمس می کند روانش احساس خطر می کند و وظیفه روانش این است که وی را از خطر دور کند. بنابراین عکس العمل های جسمی وی طوری ظاهر می شوند که هم خود وی  و هم دیگران به این می رسند که بیمار است:  اسهال دارد، سردرد و شکم درد دارد و ...

هر آدمی موقع امتحان دلواپسی دارد و اصولا این دلواپسی باعث می شود که برای امتحان خودش را آماده کند. ولی در مورد دانش آموزی که از امتحان هراس دارد وضع بصورت دیگری پیش می رود. چون بیمار است پس در سر جلسه حاضر نمی شود و چون لازم نیست امتحان بدهد دلواپسی اش در آن لحظه فروکش می کند و روان وی بطور ناآگاه می آموزد: برای دوری از دلواپسی مریض بشو. وقتی این حالت بوجود آمد دایره ترس کامل می شود و از آن ببعد هر وقت امتحان دارد همان نشانه ها در روان و جسمش ظاهر می شوند.

 

 

توضیح جمع کل نمرات این تست

 

در این تست نمره  بین 5 الی 20  نشاندهنده هراس و اضطراب خفیف است.

 

اگر جمع نمراتتان در این تست بین 20 الی 40 قرار دارد,  دچار هراس و اضطراب متوسط شده اید.

اگر نمراتتان در این تست از 40 به بالا است دچار هراس و اضطراب شدید  شده اید.

 

در هر سه حال و بخصوص در مورد هراس متوسط و شدید مراجعه به متخصص برای درمان هراس و اضطراب بسیار ضروری است.

 

همانطوری که از توضیح کوتاه بالا معلوم است هراس و اضطراب اختلالاتی هستند که در طول زندگی آموخته می شوند. اضطراب و هراس چیزهای قابل علاجی هستند و هرچه زودتر برای علاج آنها اقدام شود نتیجه بهتری می دهند.

 

 

 refrence:www.rawanshenasi.de

افزایش قدرت و توانایی مغز

تحقیقاتی که بر روی درجه IQ افراد مشغول به کار انجام شده، نشان میدهند که میزان این درجه، بنا به شرایط موجود در طول روز کم و زیاد میشود. اگر میخواهید در بالاترین درجه هوش و حواس جمعی خود کار کنید به این روشها توجه کنید.

برده تکنولوژی نباشید
دکتر گلن ویلسون (Glenn Wilson) روانپزشک، در بیش از 80 آزمایش کلینیکی متوجه شد شاغلینی که مدام حواسشان پرت تلفن، ای- میل و پیامهای روی موبایل است، دچار چنان کاهش IQ میشوند که بسیار بیشتر از کسی است که ماری جوانا مصرف کرده باشد.

میزان IQ این افراد حدود ده امتیاز کاهش مییابد که برابر با کاهش IQ پس از یک شب بی خوابی و بیش از دوبرار مقداری است که پس از تدخین ماری جوانا حاصل میشود. این کاهش IQ در مردان بیشتر است.

برای هوشیار باقی ماندن، باید بر وسوسه چک کردن مداوم پیامهای خود غلبه کنید. به جای این کار زمان خاصی در روز را برای چک کردن و پاسخ دادن به آنها در نظر بگیرید.
هشت ساعت خواب را از دست ندهید
کمبود خواب هم در کاهش خلاقیت و هوشمندی بسیار موثر است و میزان اشتباهات را افزایش میدهد. آمار نشان میدهد که خواب، با بازده کاری افراد نسبت مستقیم دارد و حدود بیست درصد از این اشخاص بر تاثیر آن در تکرار اشتباهات و تعدد آنها تاکید کرده اند.

گاهی این اشتباهات بسیار فاجعه بار است. تحقیقات دولتی در زمینه اشتباهات انسانی در فاجعه انفجار شاتل فضایی چلنجر (Challenger) و حادثه نفتکش (Exxon Valdez) - ریزش نفت در دریا - نشان داد که کمبود خواب "دلیل اصلی" بروز این فجایع بوده است.

بنا به گفته دکتر ویلیام دمنت (Dr. William C. Dement) ، "مغز به طور دقیق میداند که به چه مقدار خواب نیاز دارد. ما در طول روز به ازای هر دو ساعت بیداری به یک ساعت خواب نیاز داریم و اگر هر روز یک ساعت کمتر بخوابیم، دچار کسر خواب خواهیم شد."

او می افزاید: "هر کسی باید هشت ساعت خواب خود را تامین کند، خوابیدن را به چشم قراری ببینید که قادر به برهم زدن آن نیستید."

غذای مغز خود را فراهم کنید
تحقیقات در سویس، هاوایی و بوستون، ماساچوست همگی بر تاثیر مثبت و شناخته شده رژیم غذایی سرشار از آنتی اکسیدانها (ویتامین C، E و بتا کاروتن و ویتامینهای B ) بر روی حافظه صحه گذاشته اند. اما اگر یک جلسه مهم صبحگاهی دارید، یک صبحانه پر پروتئین میل کنید تا میزان سروتونین (serotonin) در بدنتان بالا رود. این ماده هورمونهایی را میسازد که شما را هوشیار نگه میدارند.

اگر در بین روز احساس کسالت میکنید، میزان سروتونین بدنتان را با کمی کربوهیدرات ، مانند کمی میوه یا یک قطعه شکلات انرژی زا، افزایش دهید. همچنین مقدار زیادی آب بنوشید. گاهی میل زیاد به مواد قندی، نشانه کمبود آب است.

ورزش کنید
ورزش موجب سرعت گرفتن جریان خون و غذا رسانی به مغز میشود. مواد شیمیایی که در این هنگام به مغز میرسند، خلاقیت، سرعت عکس العمل و حافظه شما را تقویت میکنند. تحقیقات نشان داده است که افراد مختلف پس از انجام 25 دقیقه حرکات ایروبیک (aerobic)، در آزمایش خلاقیت امتیاز بیشتری کسب میکنند و به همین ترتیب، افراد بی تحرک و سست، پس از مدتی پیاده روی توانستند با افزایش 15 درصد حافظه، چند کار مختلف را در یک زمان به خوبی انجام دهند.

کمی ورزش مغزی انجام دهید
ورزش دادن به مغز بسیار مفید است. مغز خود را برای آموختن یک زبان جدید، یادگیری فوت و فنهای یک سرگرمی تازه و یا بحثهای دوستانه، به کار بیاندازید. این کار سیستم جریان خون را تحریک کرده و اتصالات سلولهای عصبی در مغز را تقویت میکند. استفاده از روشهای مختلف یادسپاری (حفظ کردن) هم، مغز را به فعالیت منظم وادار کرده و از کم شدن حافظه به دلیل کهولت، جلوگیری میکند.

دکتر رابرت گلدمن (Robert Goldman)، نویسنده کتاب " Brain Fitness"، مطالعه کتب مشکل و چالش انگیز، حل کردن جدول و حتا شانه کردن مو و مسواک زدن به طور همزمان را تمرینهایی عالی برای مغز میداند.

مثبت اندیش باشید
بالاخره یک دهه تحقیق در آزمایشگاه W.M. Keck، در زمینه تصورات کاربردی و رفتارهای مغز، ثابت کرد که انتخاب افکار و احساسات خاص، میتواند به طور دائم شیوه کارکرد مغز را تغییر دهد. زمانی که شرکت کنندگان در این تحقیق، به عشق و محبت فکر میکردند، مغز شان به شکل مداری سالم و سریع به کار می افتاد.

بنابر این تحقیق، احساسات نقش بزرگی در کارایی ذهن دارند و تنها ده دقیقه احساس عشق و محبت موجب میشود که شخص باهوشتر و شادتر باشد.

درسهایی برای زندگی

1- اعتماد سازی سالها بطول می انجامد، اما ممکن است در عرض چند ثانیه از میان برود.

2- در این دنیا اهمیت ندارد که چه چیزهایی دارید، بلکه این مهم است که چه کسی را در زندگی خود دارید.

3- هنگامی که خود را با دیگران مقایسه میکنید در واقع ارزش وجودی خود را زیر سوال میبرید. ما همگی افرادی بی همتا و منحصر بفرد میباشیم.

4- شما میتوانید کاری را در یک لحظه انجام دهید که تا پایان عمر موجب پشیمانی و اندوه شما گردد.

5- برای رسیدن به شخص آرمانی و ایده آل خودتان به روندی مادام العمر نیاز است.

6- با بهره گیری از فرصتهاست که ما شجاعت را می آموزیم.

7- یا باید رفتار و نگرش خود را کنترل کنید و یا آنکه تحت فرمان رفتار خود در خواهید آمد.

8- ما نسبت به کرده خود مسئول میباشیم، صرفنظر از اینکه چگونه آن را توجیه کنیم.

9- هر چقدر هم که آغاز یک رابطه پر حرارت و عاشقانه باشد، علاقه و احساسات آتشین فرو خواهد نشست و بهتر است چیز دیگری جای آن را بگیرد.

10- قهرمانان افرادی هستند که عملی را که میبایست انجام پذیرد را انجام می دهند، صرفنظر از پیامدهای آن.

11- پول ابزاری نامناسب برای امتیاز دهی میباشد.

12- میزان کمال و پختگی به نوع تجارب و میزان درس گیری شما از آن تجارب بستگی دارد و نه به میزان سن شما.

13- این با خارج گشتن از محدوده آسایش است که ما رشد میکنیم.

14- هر مقدار هم که دوست شما خوب باشد، بر خی اوقات احساسات شما را جریحه دار خواهد کرد، و شما باید وی را مورد بخشش قرار دهید.

15- این تنها کافی نیست که دیگران را مورد بخشش قرار دهید، برخی اوقات شما خودتان را هم باید ببخشید.

16- هر اندازه هم که قلب شما شکسته شده باشد، جهان برای اندوه شما از حرکت نخواهد ایستاد.

17- پیشینه و شرایط شما قطعا در آنچه که هستید تاثیر گذار بوده اند، اما شما در شکل گیری شخصیت آینده خود مسئول میباشید.

18- دو فرد ممکن است به یک چیز واحد و کاملا یکسان نگاه کنند و چیزهایی کاملا متفاوت ببینند.

19- کیفیت ارتباط برقرار کردن شما تعیین کننده کیفیت زندگی شما خواهد بود.

20- شما قادر هستید به هر چه که میخواهید برسید، بشرط آنکه ایمان داشته باشید که استحقاق آن را دارید و وقت، انرژی و ذهن خود را وقف آن کنید.

21- شما می باید اهداف خود را بر اساس خواسته های خود تعیین کنید، و نه خواسته های دیگران.

22- زندگی در گذشته و آینده از زندگی امروز شما میکاهد.

23- اگر تناسب اندام خود را حفظ نکنید در دراز مدت تاوان آن را خواهید پرداخت.

24- در هر کجا از عرصه زندگی که شما برای آن انرژی صرف نمیکنید، زیان خواهد دید.

25- شما قادر نمیباشید دیگران را وادار کنید تا شما را دوست داشته باشند، تنها کاری که میتوانید انجام دهید آنست که فردی دوست داشتنی گردید.

26- اگر شما از انتظارات و نیازهای خود به دیگران چیزی نگویید، تنها چیزهایی را که آنها حدس میزنند شما به آن نیاز دارید را در اختیارتان قرار خواهند داد. و این ممکن است با خواسته های شما بسیار متفاوت باشد.







 

زمانی بود زمانم را گم کرده بودم

زمانی بود زمانم را گم کرده بودم
خسته و کوفته
چراغ دلم را بدستم گرفته و از هر کوچه و پس کوچه ای
پشت هر دیوار و پنجره ای
به دنبال زمان گم شده ام سرک می کشیدم
باور پیدا کردن اون برام خیلی سنگین بود
آسمون همیشه تیره و تاروابرهای بهم پیوسته اون
خورشید رو از من ربوده بود
سایه سیاه و شوم بی مهری ها
و نا جوانمردی ها را بر پیکر آزرده خودم
حس می کردم
همه جا سکوت
غربت و غریبی
و پژواک فریاد من
همچون رعد و برق
خواب و راحتی رو از وجدان نا آرام خفتگان می زدود
فریاد های خاموش من
با نگاه هایم که به عمق دریا
صاحب حرف بوده و
آمیخته ای بوجود آورده بود
که انگشت سبابه و نگاه های خیره مردگان رو
به سوی خودم احساس می کردم
همیشه در انتظار افق به سر می بردم
و چشم به راه و منتظر کسی بودم
که منو از تنهایی در بیاره
با من یکی بشه تا بتونم
در کنار اون امنیت و احساس و
کلید حرفها و غمهای دلم رو که به دست اونه
از اون بگیرم
سالها بود دلم زندون حرفها و احساساتم بود
به روز آزادی می اندیشیدم
و یکی رو که براش بنگارم
بگم و گاه در خلوت سکوت
اون رو در آتش خودم افکنده
تا از دود حاصل اون
چشمهای نا محرمان رو به اشک در بیارم
اشکی که سالهاست بدون هق هق
و آرام آرام بر گونه هام جاریه
و سرچشمه اون جایی
جز شکستگی سد دلم نبوده و نخواهد بود
سدی که همه برای تماشا و خوش گذرونی
به اونجا سفر می کنند و
بدون توجه به اونچه که در وجودشون موج می زنه
فقط اوقات فراغت خودشون رو
برای لحظه ای کوتاه سپری می کنند
و بس
از نوشته های میلاد