مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

استفاده از مطالب و محتوا با حفظ حقوق مولف و درج آدرس وبلاگ بلامانع است

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

استفاده از مطالب و محتوا با حفظ حقوق مولف و درج آدرس وبلاگ بلامانع است

نکاتی چند در مورد ازدواج قسمت دوم


۱۰ نکته دوم

 

11- دو نوع زن وجود دارد؛ با یکی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. (ضرب المثل ایتالیایی)

برای من زیباترین مفهوم ها از این جمله در می‌آید، به شرطی که ثروت و ثروتمند را در تعالی و مناعت طبع ترجمه کنیم!

12- در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن . ( ضرب المثل آذربایجانی )

مثل همون ضرب‌المثل خودمونه!

13- برا ی یافتن زن می ارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی . ( ضرب المثل چینی )

منظور احتمالاً تحقیق بیشتر است.

14- تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب کن . ( ضرب المثل چینی )

15- اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شکمش را در دست بگیر. ( ضرب المثل اسپانیایی)

اگه به کامنت‌های مطلب بعدی برگردیم؛ روش خوبی را برای مطیع کردن مردان به خانوم دبیره داره یاد میده!!

16- اگر زنی خواست که تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج کن اما پولت را از او دور نگه دار . ( ضرب المثل ترکی )

مگه میشه؟

17- ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)  

18- ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. ( ضرب المثل اسپانیایی )

19- ازدواج ، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است . ( ضرب المثل فرانسوی )

این خیلی قشنگ بود. دوستانی که میان اینجا و عارضه های ازدواج رو می‌بینن و ساده ترین کار رو انتخاب می‌کنن و صورت مساله رو پاک می‌کنن واقعاً این طرف قضیه رو هم باید ببینن. آهای آقا پسر های بالای 28 سال!!! شما دارین کم‌کم مرتکب اشتباه بزرگتر میشین. به طور تصاعدی هم این اشتباه بیشتر می‌شود.

و آهای دخترهای بالای 24 سال !!! کم‌کم داره بوی سرکه میاد!

20- ازدواج کردن وازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است . ( سقراط )

نقش میزان تحصیلات در ازدواج

این مطلب هم از سایت تبیان انتخاب شده.  

 

 

لزوم مشاوره در ازدواج

 

 میزان تحصیلات از عوامل مهم تشکیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین کننده وجهه اجتماعی است.

احتمالات زیر را می توان درباره میزان تحصیلات زن و شوهر در نظر گرفت:

1-     مرد دارای تحصیلات عالی است؛ ولی زن دارای تحصیلات متوسط یا کمتر است.

2-     مرد و زن هر دو دارای میزان تحصیلات یکسانی هستند.

3-     زن دارای تحصیلات عالی و مرد از تحصیلات کمتری برخوردار است.

4-     مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد است  ، یا تحصیلات اندکی دارد.

 

در حالت 1 و 2 مشکلی ایجاد نمی شود؛ ولی در حالت 3 و4 غالباً زندگی زناشویی مواجه با ناسازگاری و در پاره ای موارد از هم پاشیده می شود. زنی که دارای تحصیلات عالی بوده، پزشک یا مهندس است، از نظر تفاهم با مردی که حداکثر تحصیلات ابتدایی دارد و مثلاً راننده یا لوله کش است تفاهم ندارد. مرد دنیا را به گونه ای می بیند و زن گونه ای دیگر . زن در مجالس و محافل، زمانی که شوهرش صحبت می کند و احتمالاً بیشتر کلمات را غلط ادا می نماید و یا مطالب ناخوشایندی را مطرح می نماید، احساس ناراحتی و حقارت می کند؛ و در نهایت زندگی برای هر دو تلخ خواهد شد.

 

در حالت دوم که مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد یا کم سواد است نیز همان وضعیت اول برای مرد وجود دارد. این حالت وقتی اتفاق می افتد که مرد در روستای خود در سن 18 تا 20 سالگی زمانی که در دبیرستان درس می خوانده  با یکی از دختران بی سواد روستایی خود ازدواج کرده و صاحب فرزند نیز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگی ذهنی که داشته به شهر آمده و تحصیلات خود را تا مراحل عالی ادامه داده است. در چنین زندگی نیز فضای شادی و مسرتی حاکم نخواهد بود.

 

 لازم به یادآوری است که نوع  تحصیلات مهم نیست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصیلات است. در عین حال چنانچه تحصیلات زن و شوهر در یک حوزه باشد؛ تفاهم زناشویی بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج یک پزشک با یک پرستار بیشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج یک پزشک با یک مهندس. معذلک نوع تحصیل در موقعیت ازدواج در مقام مقایسه با سطح تحصیلات بسیار کم اهمیت است. اهمیت سطح تحصیلات در ازدواج به قدری است که چنانچه تفاوت زیاد باشد ، می توان گفت به ندرت سازگاری وجود خواهد داشت.

 

مشاوره در امر ازدواج در رابطه با عامل تحصیل

میزان تحصیلات عامل مهمی در زندگی زناشویی است. بنابراین در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد. مشاوران در رابطه با عامل تحصیل در امر همسر گزینی باید مراجعان را به اهمیت موضوع توجه دهند و در موارد مختلف به شرح زیر عمل نمایند.

 

1-     با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد ، در زندگی زناشویی مشکلی ایجاد نمی شود. معمولاً مردانی که تحصیلات عالی دارند ، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگی سایر عوامل می پذیرند. بنابراین مشاوران در مورد مراجعان خود باید این نکته را مورد توجه قرار بدهند. مواردی دیده می شود که مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می کند و مایل نیست که او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل ، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به هر حال پایین‌تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر غالباً مشکل اساسی ایجاد نمی نماید.

 

2-     دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای سواد اندک و یا تحصیلات در حدود متوسطه است. در این حالت ممکن است در زمان ازدواج به علت نکات مثبتی که در پسر وجود دارد ، پیوند زناشویی انجام گیرد؛ ولی این تفاوت احتمال دارد به تدریج به علل اشتغال اجتماعی زن و احساس برتری نسبت به شوهر و برعکس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگی شیرین زناشویی مبدل به کشمکش روانی و اخلاقی گردد. بنابراین مشاور باید عواقب بعدی این حالت را به پسر و دختر گوشزد کند و آنان را متوجه سازد که اختلاف سطح تحصیل بالاخره ممکن است زمینه ای برای اختلاف باشد و آنان باید در انتخاب همسر به این نکته توجه نمایند.

 

3-     حالت دیگر آن است که زن یا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصیل ایجاد شده باشد و این امر موجب از هم گسیختن و یا به هم خوردن محیط گرم خانواده گردد. در این موارد مشاور باید شوهر را به زندگی پس از ازدواج مجدد و وضعیت زن اول و احیاناً فرزندان قبلی او توجه دهد و با مقایسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابسامانی های  حالت دوم متوجه سازد. وانگهی زن را در جهت تطبیق دادن خود با شرایط زندگی جدید شوهر ترغیب نماید و بالاخره زوجین را در جهت این واقعیت که از هم گسیختگی زندگی آنان شرایط بهتری را ایجاد نمی نماید؛ آگاهی دهد.

 

4-     حالت دیگر موردی است که زن پس از ازدواج تحصیلات عالی می نماید و به فکر جدایی و طلاق می افتد. در این حالت نیز مشاور باید با تشکیل جلسات مشاوره ای با زن و شوهر، به ویژه زن را متوجه زندگی بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصیه نماید.

 

5-     دخترانی هستند با تحصیلات عالی که به علل مختلف با مردی کم سواد یا بی سواد ازدواج می کنند.  در مورد این گونه دختران و بالعکس پسرانی با این حالت ، مشاور باید در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بینش دهد که هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروی است و نه افکار غیر واقعی در جهت جلب رضایت والدین و یا حفظ موقعیت آنان. در این صورت مسلماً این گونه دختران و پسران تن به چنین ازدواج هایی نخواهند داد و در نتیجه با ناراحتی های بعد از ازدواج و یا با طلاق و از هم گسیختگی خانواده مواجه نخواهند شد.

 

البته این‌ها تنها نکاتی جهت پیشگیری از بروز مشکل است. سطح تحصیلات تنها یکی از هزاران عامل مهم و حیاتی در مقوله ازدواج می‌باشد.

نکاتی چند در مورد ازدواج

۱ – هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی کند. ( ضرب المثل اسکاتلندی)

دقیقاً مشخص نیست اشاره به کدام موضوع دارد. تو مملکت ما که واقعاً این مثال نقض داره. وقتی تلویزیون یه زنی رو نشون داد که با یک جانباز ازدواج کرده بود که نه دست داشت و نه پا و نه چشم(سبحان‌الله) فکر نمی‌کنم هیچ عقل اسکاتلندی ای بتونی این قضیه رو بفهمه!!!

 

۲ – هر کس با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبایی ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید. و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می‌کند. (پیامبر اکرم-وسایل الشیعه)

واقعاً عالی است. پر از حکمت. از چند بحث اصلی تشکیل شده : یکی ازدواج به خاطر پول، یکی بخاطر زیبایی، و یکی بخاطر دین و خدا. کسی که با زنی بخاطر پولش ازدواج کند، هیچگاه نمی‌تواند طرف مقابل را دوست داشته و به او عشق بورزد. (البته این موضوع در ازدواج زن با مرد بخاطر پول کمتر خود را نشان می‌دهد) در این مواقع زن برای مرد تنها ابزاری است برای رسیدن به هدف. لذا با کوچک‌ترین نوسان در ثروت زن، نشانه‌های ناسازگاری مرد بروز می‌کند. در اینگونه شرایط امکان خیانت مرد به همسرش، بسیار بسیار بالاست.

اما ازدواج بخاطر زیبایی، مدت بسیار طولانی است که تمایل داشته ام در مورد این موضوع بنویسم. ولی ترسیدم دوستان به خودشان بگیرند که من دارم چه کسی را می‌گویم. حال خوب و دقیق بخوانید. زیبایی اگرچه موهبتی بس گرانقدر در نزد دختران است، ولی باید توجه داشت که تهدیدی بسیار قوی تر و سنگین تر نیز به حساب می‌آید. یقین بدارید پسرهایی که برای خواستگاری شما می‌آیند و در جلسه اول اعلام رضایت می‌کنند، تنها بدلیل جاذبه شما و علقه جنسی خود دست به چنین انتخابی زده اند. لذا حتی در بهترین شرایط نیز سعی در شناخت بیشتر طرف مقابل، و شناساندن بیشتر خود به او داشته باشید. یادمان نرود، زیبایی غرور و خودشیفتگی نیز با خود به همراه می‌آورد. پس فریب این دیو هزارسودا را نخورید. و بدانید که طاووس، خود چون پای خود را بیند، فریفته جمال خود نشود.

دختران زیبا باید همیشه آماده رقابت با رقبای بیرون از خانه خود باشد. چون مردی که با حس زیبایی شناسی شما را انتخاب کرده، سال‌ها بعد یکی جوانتر از شما او را مجذوب خود خواهد ساخت.

اگر زیبایی خدادادی در وجود شما هست، شکر آن را بجای آورید ولی از به نمایش گذاردن آن در برابر مشتریان بپرهیزید که جز بازیگر خیالات لاابالی‌گرایانه مردان شدن و اذیت و آزار خودتان(توسط نگاه‌های هیز و رفتارهای پست مردان) هیچ بهره دیگری برایتان نخواهد داشت. خیلی ساده بین نباشید و از این حرف تنها خود را با نوع حجاب گول نزنید. چه بسیار چادرهایی که تنها بخشی از آرایش و آذین لباس افرادند و نه پوشش، و چه بسیار مانتوهایی که بدلیل رفتار با شخصیت صاحبان خود، به هیچ مریضی اجازه تعرض نمی‌دهند. (البته بسیاری از متلک‌ها و تعرضات تنها جنبه چراغ سبز مردان برای ارتباط را دارد که چنین برخوردهایی برای هر دختری پیش می‌آید و به لباس ربطی ندارد.)

در انتها پیامبر از ازدواج بخاطر دین و خدا صحبت به میان آورده اند. به تحقیق چنین ساختاری که یک حاکم و سوم شخص مستقر در خانه دارد(خدا و کتاب خدا) از پایدار ترین ساختارهای خانوادگی است. در اینجا مرد و زن در هر مشکلی به قران و معارف آن مراجعه می‌کنند و مشکلات را برطرف می‌کنند. هیچ منافاتی نیز با عشق به یکدیگر پیش نمی‌آید، تنها شاخصی برای تقویت آن عشق در میان می‌آید.

 

3 – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر کنی . (شارل بودلر)

این رو خیلی از دوستان که نوشته‌های من را خام می‌دانند به من بارها گفته اند!!!!!!!!!!!!!!! خیالی نیست. ما هم بالاخره در شرایط اظهار نظر قرار می‌گیریم. حالا یکماه دیگه یا 5 سال دیگه، بالاخره این شتریه که ...

اما به نظر من، اینجا منظور اظهار نظر درباره چیزهایی است که بعد از ازدواج اتفاق می‌افتد. مثل عشق واقعی، زندگی به عنوان یک خانواده ، تعهد و مسئولیت، مادر بودن و ...

 

۴– دوام ازدواج یک قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا. (ضرب المثل اسکاتلندی)

این اسکاتلندی‌ها این یکی را خیلی خوب بیان‌کرده اند. نکته مهم این است که شاید چهار پنج تا از اون 9 تا بخاطر عشق و علاقه طرفین به هم نباشد، بلکه به علت تعهدی است که دو طرف نسبت به خانواده، پیمان ازدواج، فرزندان و ... با یکدیگر بسته اند. لذا در دنیای امروز غرب و حتی ایران متجدد، ازدواج‌ها دوامی ندارد.

 

5 –  ازدواج پدیده ای است برای تکامل مرد. ( مثل سانسکریت )

در مردان بروز بیشتری این تکامل دارد و فرد را متعهد می‌کند و از راه تعهد شاید تمامی تکامل‌ها شکل می‌گیرد. افراد مجرد تکامل یافته معمولاً موفق به تقویت تعهد خود شده اند.

 

۶– زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می کند . (ضرب المثل آلمانی )

کلی از خواب‌ها و غصه‌ها را هم از سر ملت می‌پراند.

 

۷– ازدواج قرارداد دو نفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. ( مارک تواین )

البته در صورت ثبت کردن آن. چون باهم بودنی که الآن در دنیا رواج دارد هیچ اعتباری در بیرون از خود دو نفر ندارد.

 

۸– ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی . (ولتر )

اما هنوزم به نظر من مزه آدامس SHOCK داره. اولش یه ترشی اساسیه خوش‌مزه داره و اگه تحملش کنی و به جویدن ادامه بدی، همه چی شیرین میشه، ولی اگه آدامس رو بندازیش بیرون تا مدت‌ها مزه خیلی ترشش اذیتت می‌کنه، تو ازدواج هم اگر نا ملایمات و مشکلات را تحمل نکنی و فرافکنی کنی، یک عمر تمام زندگی خود را به باد می‌دهی!!

 

۹–  کسی که مهریه‌ای (برای زن قرار دهد) و قصدش این باشد که به او ندهد، او همانند دزد است. (امام صادق- فروع کافی)

خیلی حدیث جالبیه. یادمون باشه، خانواده دختری که مهریه را آنچنان بالا می‌گیرند که پسر توان پرداخت آن را ندارد، خود نیز شریک دزدند. دو شب پیش شنیدم یکی از دوستان مدرسه ام که وضع مالیشون هم خیلی خوبه ازدواج کرده، خانواده زنش مصر بوده اند که مهر باید فقط یک سکه باشه!!! آره فقط یکی! تازه اینا هی چونه می‌زدند که حالا بزار 14 تا باشه، خانواده دختر می‌گفتند که نه!!!!

من که تنها چیزی رو می‌پذیرم که در زمان ازدواج توان پرداختش رو داشته باشم. همین.

 

۱۰-  بیدار ماندن در شب روانیست مگر در سه مورد: اول تلاوت قران، دوم تحصیل علم (مطالعه)، سوم بردن عروس به خانه داماد. (پیامبر- وسایل الشیعه)

این شاید خیلی قیافه اش به جملات حکیمانه نخوره ولی برای من خیلی جالب بود. دو تا اولی پر از معرفت و فیض هستند، قاعدتاً سومی هم نباید بی‌ربط باشه.