”تقلید کردن“ وسیلهاى است براى اینکه یک شخص به شخص دیگر بگوید با ایدهها و رفتار او موافق است. با این روش، یک شخص بهطور غیرکلامى به دیگرى مىگوید ”همانطور که متوجه هستید، من مثل شما فکر مىکنم، بنابراین حرکات شما را تقلید مىکنم“. |
| |
|
|
مشاهده این تقلید ناآگاهانه نسبتاً جالب است. بهعنوان مثال، دو مردى را که در (شکل تفکر مشابه) در بار هتل ایستادهاند، در نظر بگیرید. آنها حرکات یکدیگر را تقلید کردهاند، پس بهطور معقول مىتوانیم فرض را بر این بگذاریم که آنها مشغول بررسى موضوعى هستند که هر دو افکار و احساسات مشابهى نسبت به هم دارند. اگر یکى از مردها دستها و پاهاى خود را آزاد کند و یا روى یک پا بایستد، دیگرى پیروى مىکند. اگر یکى از آنها دست خود را داخل جیبش قرار دهد، دیگرى از او تقلید مىکند و این تقلید تا زمانىکه دو مرد با هم موافقت دارند، ادامه پیدا مىکند. این نوع تقلید کردن میان دوستان خوب یا افرادى که در یک سطح شغلى قرار دارند نیز رایج است مشاهده همسرانى که به روش مشابه قدم مىزنند، مىایستند، مىنشینند یا حرکت مىکنند، معمولى است. شفلین متوجه شده که افراد غریبه به طرزى سنجیده از رفتارهاى مشابه اجتناب مىکنند. اهمیت تقلید کردن مىتواند یکى از مهمترین دروس رفتارهاى غیرکلامى باشد که ما مىتوانیم یاد بگیریم زیرا این یک روش براى ابراز علاقه یا عدم آن است. همچنین روشى است براى اینکه فقط تقلید کردن حرکات، به دیگران بگوئیم که به آنها علاقه داریم. |
| |
|
|
|
|
|
اگر یک کارفرما بخواهد تفاهم سریع و جوّى راحت با کارمند ایجاد مىکند، تنها کافى است طرز ایستادن یا نشستن او را تقلید کند تا به چنین خواستهاى دست یابد. متقابلاً یک کارمند تازه وارد با تقلید حرکات مدیر خود مىتواند نشان دهد که با او تفاهم دارد. با استفاده از این اطلاعات، مىتوان با تقلید حرکات مثبت شخص دیگری، بر روابط رودررو نفوذ داشت. این باعث مىشود طرف مقابل از افکار راحت و مستعدى برخوردار شود، زیرا متوجه است که شما نظرات او را درک مىکنید (شکل تقلید از حرکات شخص دیگر بهمنظور پذیرفته شدن). |
| |
|
|
|
|
|
|
|
تقلید از حرکات شخص دیگر بهمنظور پذیرفته شدن | |
|
| |
| |
| |
|
|
|
هنگامىکه فروشنده بیمه بودم، به مؤثر بودن این روش در برابر یک مشترى بالقوه که رفتارى سرد داشت، پى بردم. عمداً هر حرکت مشترى را تقلید مىکردم تا اینکه حس مىنمودم یک تفاهم قوى براى آغاز مذاکره ایجاد شده، به همین قیاس، اگر مشترى شروع به تقلید حرکات من مىنمود، حاصل آن یک فروش بود. |
| |
|
|
البته قبل از تقلید کردن از حرکات شخص دیگر در حین انجام مذاکرات، در نظر گرفتن ارتباط تقلیدکننده بسیار مهم است. بهعنوان مثال فرض کنیم که دفتردار یک شرکت بزرگ درخواست افزایش حقوق نموده و از این رو به دفتر مدیر احضار شده است. در حالىکه وارد اتاق مىشود، مدیر از او مىخواهد که بنشیند و سپس در حالىکه به صندلى خود تکیه مىدهد تا برترى و تسلط خود را به دفتردار نشان دهد، از حالات پا به شکل 4 استفاده مىکند. حال اگر دفتردار حالت سلطهگرانه مدیر را در حین مذاکره راجع به افزایش حقوق خود تقلید کند (شکل چالش غیرکلامی) چه اتفاقى مىافتد. حتى اگر مکالمه دفتردار و مدیر راجع به مسئلهاى جزئىتر بود، مدیر احساس تهدید و حتى توهین مىکرد و شغل دفتردار به خطر مىافتاد. این حرکت روش مؤثرى است براى ”خلع سلاح“ تیپهاى سلطهگرى که سعى مىکنند کنترل را بهدست داشته باشند. حسابرسها حقوقدانها و مدیران در حضور افرادى که به نظرشان زیردست هستند، این حالت را به خود مىگیرند. با تقلید کردن حالت آنها، مىتوانید به طرزى مؤثرى آرامش آنها را بهم بزنید و مجبورشان کنید که حالت خود را تغییر دهند تا شما کنترل را بهدست بگیرید. |
| |
|
|
|
|
|
تحقیقات نشان داده زمانىکه رهبر یا سردسته یک گروه از علائم و حالات خاصى استفاده مىکند، زیردستان، آنها را تقلید مىکنند. سردستهها معمولاً اولین شخصى هستند که از آستانه در عبور مىکنند و دوست دارند ترجیحاً در انتهاى یک کاناپه یا نیمکت بنشیند. زمانىکه یک گروه مدیر وارد اتاقى مىشوند، معمولاً رئیس، اول وارد مىشود. هنگامىکه مدیران در سالن کنفرانس مىنشینند معمولاً رئیس در رأس میز مىنشیند که اغلب دورترین نقطه از در است. اگر رئیس هنگام نشستن دستهاى خود را به علامت تکیهگاه در پشت سر قرار دهد، زیردستان از او تقلید خواهند کرد. |
| |
|
|
به اشخاصى که براى فروش محصولات، به منزل زوجها مىروند، پیشنهاد مىشود که حرکات آنها را تماشا کنند تا متوجه آغازکننده حرکات و شخصى که آن را تقلید مىکند، شونده و بدینترتیب دریابند که ابتکار به دست کدامیک از آنان (زن یا شوهر) است. |
| |
|
|
بهعنوان مثال، اگر همه صحبتها توسط شوهر انجام مىشود و زن فقط نشسته و هیچ حرفى نمىزند، اما متوجه شدید که شوهر حرکات همسر خود را تقلید مىکند، بنابراین بهتر است در نمایش محصولات خود، وى را هدف قرار دهید. |
| |
|
|
|
من طنین هستم ........میخواستم تا بگم در مورد موضوعی که الان میگم براتون اگه مطلبی دارین که میتونه کمکم کنه بنویسین یا به صورت پیام خصوصی برام کامنت بزارین.........من ۳ سال هستش که با شوهرم عقد کردم و تو این ۳ سال فهمیدم که اون غیرتی هستش ولی خب به راحتی تونستیم با هم کنار بیاییم و با هم دوستای خوبی باشیم اما فقط یه مشکل وجود داره که داره مارو عذاب میده در ضمن ما مشکل دیگه ای هم نداریم و خوشبختانه شوهرمن اشتباهی رو که داره کاملا قبول میکنه و مشکل ما اینه که من هر جا بخوام برم با مامانم اینا خیلی خوشش نمیاد و دوس داره همه جا با هم بریم و این منو ازار میده به طور مثال فردا مامان اینا میخوان برن یه جا مهمونی بهش گفتم برم گفت برو خوش بگذره و این برو گفتنش برام از صدتا نرو گفتن بهتر بود ولی اگه فامیل خودشون باشه حرفی نداره در ضمن اگه مهمونی طرف ما باشه اون میاد ولی اگه من تنها بخوام جایی برم خوشش نمیاد وبا زور میگه برو و من توی سایت مردمان خونده بودم که محدود شدن در از دواج خیلی بده و همسر باید به علایق زنش احترام بزاره اون احترام میزاره ولی به این موضوع نه..............میگم میخوام برم شهرستان پیش خالم میگه نه میگم میخوام برم خونه مامان جون خیلی نا امیدانه میگه بروو ..........مسافرت با خانواده هم میگه خواستی برو خوش بگذره و این یعنی طعنه ..........امیدوارم حرفم رو فهمیده باشین بازم میگم ما با هم رابطه خوبی داریم ولی برای بیرون رفتن با هر کس جز خودش واهمه دارم که به او بگویم ..........لطفا راهنمایی ام کنید