تحت نظارت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران / تحت نظارت وزارت ورزش و جوانان ایران / تحت نظارت اداره کل بهزیستی
درباره من
مرکز مشاوره خانواده موفق/ شاد آماده راهنمایی، مشاوره و پاسخگویی به سوالات شما می باشد.
دکتر محمدحسین آسوده مشاوره ازدواج و خانواده بیرجند
دکتر مریم قلی پور فیروزجایی مشاور خانواده و کودک بیرجند
ادرس مطب: خراسان جنوبی، بیرجند طالقانی 12 ساختمان پزشکان پارس طبقه سوم
مرکز تخصصی مشاوره ازدواج و رواندرمانی خانواده
تلفن رزرو نوبت 09193214434
تماس با من:
asoodeh.m@gmail.com
دکتری مشاوره خانواده
عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران با شماره عضویت ۶۵۶۱
عضو پیوسته انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با شماره ۲۳۸
عضو انجمن مشاوره ایران با شماره عضویت 2067
ادامه...
نظرسنجی
تا چه حد این وبلاگ می تواند نیازهای شما را در بدست آوردن منابع علمی برآورده سازد
سلام دقیقا من اطلاع از سقف سنی اعضای هیات علمی برای استخدام ندارم اما فکر کنم باید 40 باشه فقط می دونم برای بورس برای بعضی از دانشگاهها حداکثر سن را 33 مشخص کرده اند و بعضی 30 ممنون خواهم شد اگر اطلاع پیدا کردین در این وبلاگ به اطلاع دوستان رسانید
سلام آقای آسوده ضمن تشکر از شما بابت وبلاگ بسیا ر خوبتون میخواستم اگر لطف کنید وجزوه شخصیت دکتر اعتماد را که جز منابع کنکور ارشد هست رااگر در اختیارتون بود برای دانلود کردن بگذارید متاسفانه پس جستجوهای فراوان موفق به پیداکردن این جزوه نشده ام باتشکر
سلام متاسفانه جزوه دکتر خیلی زیاد است و فعلا امکان اسکن کردن جزو نیست البته به نظرم نیاز ی به خوندن جزوه دکتر اعتمادی نیست چون در این چند ساله اخیر یک سوال هم از جزوه نیومده
سلام دکتر 30 روز هست که ازدواج کردم و 23 سالمه... با شوهرم 1 سال قبل آشنا شدم.. شوهرم از پاکی و صداقت من و اینکه می دونست تا حالا با هیچکس جز خودش ارتباط نداشتم و زیبایی و یک سری ویژگی های مثبتم خیلی خوشش میومد و عاشق من شده بود.. از اینکه مغرور بودم خوشش میامد اما همیشه میگفت دوست نداره برای خودش هم غرور داشته باشم.. ما توی یک سالی که با هم دوست بودیم هفته 2 بار دعوامون میشد با هم که اعتراف میکنم بالای 90 درصد دعواها مقصر من بودم.. همیشه من اون آدم بده بودم بیشتر اون دنبالم میامد و سراغمو میگرفت من خیلی کم تحویلش میگرفتم که پررو نشه.. خیلی کم بهش میگفتم که دوسش دارم و اون همیشه ازین موضوع مینالید.. میگفت تو چرا اینقدر سردی؟چرا بهم کم محلی میکنی چرا تا من بهت زنگ نزنم تو بهم زنگ نمیزنی؟و... بعد از اینکه من به خواستگاریش جواب مثبت دادم و عقد شدیم طبق قولی که از قبل داده بودم تصمیم گرفتم عوض بشم.. یعنی غرور گذاشتمش کنار و اما برای دیگران مغرورم دیگه بهانه جویی نمیکنم و دعوا درست نمیکنم و مهربونم باهاش.. اونو تو بغلم میفشارمو بهش میگم که عاشقشم لباساشو براش اتو میکشم..میشورم..بدون اجازش پامو از خونه بیرون نمیذارم (تو یک سال دوستیمونم بدون اجازش بیرون نمی رفتم) اگه هر موقع روز گرسنش بشه واسش دسر یا نوشیدنی یا نهار شام و عصرانه و صبحانه آماده میکنم ..حتی گاهی وقتی سر کار هست ازش میپرسم نهار چی دوس داره واسش بپزم؟ همیشه بهش میگم که ممنونم واسه اینکه از صبح تا ظهر برای من توی گرمای تابستون میری اداره و زحمت میکشی و... خلاصه از نظر خودم یه زن نمونه شدم.. اما الان که من اینقدر خوب شدم اون 360 درجه عوض شده.. دقیقا از بعد از عقدمون یکی دیگه شد.. در کل باهاام خوبه و همش احتراممو داره.. اما دیگه دنبالم نمیاد..دیگه نمیگه دلش برام تنگ شده یا دوستم داره و عاشقمه فقط وقتی من میگم اونم میگه منم همینطور..دیگه زنگ نمیزنه بهم وقتی سر کاره چند بار بهش گفتم که یجوری شدی و .. اما زیاد به روی خودش نیاورد خودشو زد به ندونستن.. و یا سکوت میکنه و میگه من دوستت دارم هنوزم اینا چیه که تو میگی.. من حس میکنم شوهرم همون شخصیت چندش و دعوا گر و پر رو و مغرور و از خود راضی گذشتمو دوس داره نه این شخصیت جدیدی که دارم(شخصیت جدیدم اصلا تظاهر نیست و شوهرمم مطمئنه که تظاهر نمیکنم و واقعا بخاطرش عوض شدم)شما رو به جون عزیزتون خوبه خوب فکر کنید و بعد جواب منو بدید که بدبخت نشم.. به من بگید درسته که برگردم به شخصیت گذشتم یا نه؟ اصلا بگید چکار کنم؟؟؟؟؟ ممنونم خدا اجرتون بده به حق امام زمان
مردی جیره الاغ خود را نصف کرد الاغ مثل گذشته کار می کرد؛ باز هم نصف کرد الاغ بازهم کار می کرد؛ مرد به طمع افتاد و جیره را قطع کرد؛ الاغ سرش را پایین انداخت و دو روز بعد مرد. (حکایتی ازکتاب یارانه ها و ملت نجیب ایران)
معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهوری گفت: دولت ۳۰ لیتر بنزین به مناسبت عید فطر به مردم هدیه میکند
۱ – عده ای از این خبر خوشحال می شوند. “خوشحالی آنها” ، برای من ، هم جای خوشحالی دارد و هم جای غصه ای بسیار عمیق تر از آن شادی.
خوشحال می شوم که عده ای خوشحال می شوند ولی علت خوشحالی آنها ، بسیار غم انگیز است: واقعاً کارشان به جایی رسیده که از ۳۰ لیتر بنزین سهمیه ای که ارزش ریالی اش قیمت نیم کیلو گوشت هم نمی شود ، خرسند می شوند! واقعاً چه بر سر معیشت مردم ما آمده است؟!
۲ – اما در کنار آن “خوشحالی از خوشحالی بعضی دیگر ” و آن “غم” ، این خبر ، حس “حقارت” نیز به من می دهد. چرا کار را به جایی رسانده اند که فکر می کنند من ایرانی ، محتاج ۳۰ لیتر بنزین ۴۰۰ تومانی ام! آیا بحث امروز جامعه ، می بایست چگونگی افزایش سهم ایران در تولید فناروی های روز ، سهم ما در گسترش معنویت ، اشاعه فرهنگی ایرانی و اسلامی ، روش های بهبود استانداردهای زیست محیطی ، میانجیگیری در سطح مناقشات بین المللی ،توسعه اقتصادی و چگونگی تبدیل شدن به قدرت اول منطقه باشد یا دعوا بر سر ۳۰ لیتر بنزین که دولت یک چیز بگوید ، وزارت نفت حرف دیگری بزند و مجلسی ها در خوب یا بد بودن این اقدام ، دو شقه شوند و مقالات رسانه ها ( از جمله همین نوشتار) به این مهم(!) اختصاص یابد؟! این است اولویت های ایران ۱۳۹۱؟
۳ – “خوشحای از خوشحالی بعضی دیگر” ، “غم” و “حقارت” ، تنها حس هایی نیستند که به من ایرانی دست می دهند. من ، با تمام وجود حس می کنم با این خبر مورد توهین واقع شده ام و شعورم را نادیده گرفته اند! - چرا؟ جواب مشخص است: اگر کسی از مال خودتان بردارد و بعد با منت بگوید که آن را به شما “هدیه” می دهد ، آیا جز این است که اول ، شما را فاقد درک تصور کرده و سپس مال خودتان را به عنوان هدیه پیشکش تان کرده است؟!
نه این ۳۰ لیتر بنزین کذایی که تمام چاه های نفت و پالایشگاه ها و همه ثروت های سرزمین مادری ، متعلق به همه ماست ، ملک مشاع ماست و دولت ، فقط وکیل مردم در اداره هر چه بهتر این “امانت” هاست ولی گویا امر بر دولتی های ما ، مشتبه شده و فکر می کنند که مالی اختصاصی دارند و حالا به مناسبت عید فطر ، بخشی از آن را هدیه می کنند!
تشکر بابت این همه تلاش و فعالیت شما.موفق باشید
سلام جناب آقای آسوده
به خاطر وبلاگ پربارتون تبریک می گم
انشاله همیشه موفق و جاری باشید
یه سوال از شما داشتم ممنون میشم پاسخ بدید
سقف سن استخدام هیات علمی دانشگاه های دولتی و غیردولتی چند سال است؟
با تشکر
سلام
پلسخ سوال من چی شد؟
ممنون
سلام
دقیقا من اطلاع از سقف سنی اعضای هیات علمی برای استخدام ندارم
اما فکر کنم باید 40 باشه
فقط می دونم برای بورس برای بعضی از دانشگاهها حداکثر سن را 33 مشخص کرده اند و بعضی 30
ممنون خواهم شد اگر اطلاع پیدا کردین در این وبلاگ به اطلاع دوستان رسانید
اینقدر سر ایشون شلوغه که وقت نمی کنن که به سوالا و ایمیل ها جواب بدن....
سلام آقای آسوده ضمن تشکر از شما بابت وبلاگ بسیا ر خوبتون
میخواستم اگر لطف کنید وجزوه شخصیت دکتر اعتماد را که جز منابع کنکور ارشد هست رااگر در اختیارتون بود برای دانلود کردن بگذارید متاسفانه پس جستجوهای فراوان موفق به پیداکردن این جزوه نشده ام
باتشکر
سلام
متاسفانه جزوه دکتر خیلی زیاد است و فعلا امکان اسکن کردن جزو نیست
البته به نظرم نیاز ی به خوندن جزوه دکتر اعتمادی نیست چون در این چند ساله اخیر یک سوال هم از جزوه نیومده
از راهنمایی که کردید ممنونم.
سلام
با ساخت وبلاگ جدید مهرداد منتظر شما هستیم
آدرس وبلاگ:
mehrdadcounseling.blogfa.com
سلام خوبین استاد نماز وروزه تون قبول باشه ....وبلاگ خیلی مفیدی داری خوشحال میشم به وبم سربزنی ...موفق باشی
سلام دکتر
30 روز هست که ازدواج کردم و 23 سالمه...
با شوهرم 1 سال قبل آشنا شدم..
شوهرم از پاکی و صداقت من و اینکه می دونست تا حالا با هیچکس جز خودش ارتباط نداشتم و زیبایی و یک سری ویژگی های مثبتم خیلی خوشش میومد و عاشق من شده بود..
از اینکه مغرور بودم خوشش میامد اما همیشه میگفت دوست نداره برای خودش هم غرور داشته باشم..
ما توی یک سالی که با هم دوست بودیم هفته 2 بار دعوامون میشد با هم که اعتراف میکنم بالای 90 درصد دعواها مقصر من بودم..
همیشه من اون آدم بده بودم بیشتر اون دنبالم میامد و سراغمو میگرفت من خیلی کم تحویلش میگرفتم که پررو نشه..
خیلی کم بهش میگفتم که دوسش دارم و اون همیشه ازین موضوع مینالید..
میگفت تو چرا اینقدر سردی؟چرا بهم کم محلی میکنی چرا تا من بهت زنگ نزنم تو بهم زنگ نمیزنی؟و...
بعد از اینکه من به خواستگاریش جواب مثبت دادم و عقد شدیم طبق قولی که از قبل داده بودم تصمیم گرفتم عوض بشم..
یعنی غرور گذاشتمش کنار و اما برای دیگران مغرورم دیگه بهانه جویی نمیکنم و دعوا درست نمیکنم و مهربونم باهاش..
اونو تو بغلم میفشارمو بهش میگم که عاشقشم لباساشو براش اتو میکشم..میشورم..بدون اجازش پامو از خونه بیرون نمیذارم (تو یک سال دوستیمونم بدون اجازش بیرون نمی رفتم) اگه هر موقع روز گرسنش بشه واسش دسر یا نوشیدنی یا نهار شام و عصرانه و صبحانه آماده میکنم ..حتی گاهی وقتی سر کار هست ازش میپرسم نهار چی دوس داره واسش بپزم؟
همیشه بهش میگم که ممنونم واسه اینکه از صبح تا ظهر برای من توی گرمای تابستون میری اداره و زحمت میکشی و...
خلاصه از نظر خودم یه زن نمونه شدم..
اما الان که من اینقدر خوب شدم اون 360 درجه عوض شده..
دقیقا از بعد از عقدمون یکی دیگه شد..
در کل باهاام خوبه و همش احتراممو داره..
اما دیگه دنبالم نمیاد..دیگه نمیگه دلش برام تنگ شده یا دوستم داره و عاشقمه فقط وقتی من میگم اونم میگه منم همینطور..دیگه زنگ نمیزنه بهم وقتی سر کاره چند بار بهش گفتم که یجوری شدی و ..
اما زیاد به روی خودش نیاورد خودشو زد به ندونستن..
و یا سکوت میکنه و میگه من دوستت دارم هنوزم اینا چیه که تو میگی..
من حس میکنم شوهرم همون شخصیت چندش و دعوا گر و پر رو و مغرور و از خود راضی گذشتمو دوس داره نه این شخصیت جدیدی که دارم(شخصیت جدیدم اصلا تظاهر نیست و شوهرمم مطمئنه که تظاهر نمیکنم و واقعا بخاطرش عوض شدم)شما رو به جون عزیزتون خوبه خوب فکر کنید و بعد جواب منو بدید که بدبخت نشم..
به من بگید درسته که برگردم به شخصیت گذشتم یا نه؟
اصلا بگید چکار کنم؟؟؟؟؟
ممنونم خدا اجرتون بده به حق امام زمان
خیلی وبلاگ خوبی دارید.به ما هم سر بزنید
http://www.jashnname.blogfa.com/
http://www.jashnname.com/
مردی جیره الاغ خود را نصف کرد
الاغ مثل گذشته کار می کرد؛
باز هم نصف کرد
الاغ بازهم کار می کرد؛
مرد به طمع افتاد و جیره را قطع کرد؛
الاغ سرش را پایین انداخت و دو روز بعد مرد.
(حکایتی ازکتاب یارانه ها و ملت نجیب ایران)
امواج زندگی را بپذیر حتی اگر گاهی تو را به عمق دریا ببرد،
آن ماهی آسوده که بر سطح آبها می بینی مرده است...
معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهوری گفت: دولت ۳۰ لیتر بنزین به مناسبت عید فطر به مردم هدیه میکند
۱ – عده ای از این خبر خوشحال می شوند. “خوشحالی آنها” ، برای من ، هم جای خوشحالی دارد و هم جای غصه ای بسیار عمیق تر از آن شادی.
خوشحال می شوم که عده ای خوشحال می شوند ولی علت خوشحالی آنها ، بسیار غم انگیز است: واقعاً کارشان به جایی رسیده که از ۳۰ لیتر بنزین سهمیه ای که ارزش ریالی اش قیمت نیم کیلو گوشت هم نمی شود ، خرسند می شوند! واقعاً چه بر سر معیشت مردم ما آمده است؟!
۲ – اما در کنار آن “خوشحالی از خوشحالی بعضی دیگر ” و آن “غم” ، این خبر ، حس “حقارت” نیز به من می دهد. چرا کار را به جایی رسانده اند که فکر می کنند من ایرانی ، محتاج ۳۰ لیتر بنزین ۴۰۰ تومانی ام! آیا بحث امروز جامعه ، می بایست چگونگی افزایش سهم ایران در تولید فناروی های روز ، سهم ما در گسترش معنویت ، اشاعه فرهنگی ایرانی و اسلامی ، روش های بهبود استانداردهای زیست محیطی ، میانجیگیری در سطح مناقشات بین المللی ،توسعه اقتصادی و چگونگی تبدیل شدن به قدرت اول منطقه باشد یا دعوا بر سر ۳۰ لیتر بنزین که دولت یک چیز بگوید ، وزارت نفت حرف دیگری بزند و مجلسی ها در خوب یا بد بودن این اقدام ، دو شقه شوند و مقالات رسانه ها ( از جمله همین نوشتار) به این مهم(!) اختصاص یابد؟! این است اولویت های ایران ۱۳۹۱؟
۳ – “خوشحای از خوشحالی بعضی دیگر” ، “غم” و “حقارت” ، تنها حس هایی نیستند که به من ایرانی دست می دهند. من ، با تمام وجود حس می کنم با این خبر مورد توهین واقع شده ام و شعورم را نادیده گرفته اند!
- چرا؟
جواب مشخص است: اگر کسی از مال خودتان بردارد و بعد با منت بگوید که آن را به شما “هدیه” می دهد ، آیا جز این است که اول ، شما را فاقد درک تصور کرده و سپس مال خودتان را به عنوان هدیه پیشکش تان کرده است؟!
نه این ۳۰ لیتر بنزین کذایی که تمام چاه های نفت و پالایشگاه ها و همه ثروت های سرزمین مادری ، متعلق به همه ماست ، ملک مشاع ماست و دولت ، فقط وکیل مردم در اداره هر چه بهتر این “امانت” هاست ولی گویا امر بر دولتی های ما ، مشتبه شده و فکر می کنند که مالی اختصاصی دارند و حالا به مناسبت عید فطر ، بخشی از آن را هدیه می کنند!
کجایی پس دوست عزیز؟
چرا مطلبی نمی ذاری؟
سلام
شرمنده تو این مدت دارم مطالعه می کنم برا رفتن به خارج و نمی تونم مطلب بذارم
اگه وقتی شد حتمن کتابهای جدید و مقالات جدیدی خواهم گذاشن
ممنون از راهنماییتون
سلام آزمون اعزام به خارج فرهنگیان شرکت کردین؟
سلام
خیر شرکت نکردم
چون گفتین میخواین برین خارج گفتم آزمون اعزام به خارج دادین ،پس لابد بورسیه میخواین شین؟
لطفا این آزمون را به آدرس بنده بفرستید. چون من نتونستم دانلود کنم. با تشکر فراوان
لطفا در مورد مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون اعتبار و روایی ایرانی این پرسشنامه را برایم ایمیل کنید. با تشکر
ممنون؛ بابت پرسشنامه.
با سلام و احترام
بسیار ممنونم از زحمات شما