مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

استفاده از مطالب و محتوا با حفظ حقوق مولف و درج آدرس وبلاگ بلامانع است

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

استفاده از مطالب و محتوا با حفظ حقوق مولف و درج آدرس وبلاگ بلامانع است

روان شناسی زوج های خوشبخت


افسانه ازدواج اینگونه است: جایی خارج از فضای مادی، روح کامل جفتی قرار گرفته است، روحی که با روح شما سازگار است و پشت همه اینها حقیقتی به نام «ازدواج» نهفته است. همان طور که همه زوج های جوان می دانند بی شباهت به مثالی که توماس ادیسون درباره نوابغ گفته نمی باشد: «که 1 درصد آن ذاتی است و 99 درصد بقیه آن سعی و تلاش». سخت ترین مرحله برای پایدار و سالم نگه داشتن ازدواج نظر جان گوتمی را به خود جلب می کند. او روان شناس دانشگاه واشینگتن است و بیش از 2 دهه است که مشغول حل احساسات پیچیده حیرت انگیزی است که دو انسان را برای یک سال، یک دهه و حتی اگر خوش شانس باشند یک عمر زندگی مشترک به هم نزدیک می کند.

گوتمی که 56 سال دارد بهترین شرایط را فراهم کرده است تا با سعی و تلاش بی وقفه به نتیجه ای دست یابد. در او روح یک دانشمند جاری است و احساسات یک مرد رؤیایی. او بازمانده یک طلاق  است. در حال حاضر، با خانم روان شناسی به نام شوارتز گوتین ازدواج کرده است و از زندگیش فوق العاده راضی است. این دو زوج با هم در کارگاه مرکز تحقیقات مسائل زناشویی کار می کنند. کار دلهره آور آنها این است که احساسات نامحسوس مثل لذت، تنفر و کشمکش ها را به صورت آمار و عدد درآورده اند. مبدأ این تحقیق آزمایشگاه خانوادگی است. این آزمایشگاه شامل مجموعه ای از اتاق های معمولی است که مجهز به دوربین های ویدیویی و مونیتورهای متحرک است که می توانند احساسات و افکار صدها زن و مردی را بخوانند که خودشان به طور داوطلبانه خواستار شرکت در این تحقیق شدند.

این داوطلبان شرح کاملی از اسرار خصوصی زندگی زناشویی شان را برای این محققین بازگو کرده اند. از داشتن روابط عاطفی گرفته تا انجام کارهای جزیی مثل گذاشتن آشغال های بیرون از خانه. نتایج این مطالعات اساس کتاب جدید گوتمن را تشکیل می دهد که شامل ? راهی است که به ما کمک می کند ازدواجی پایدار داشته باشیم. او همچنین امیدوار است که کتابش یک نقشه علمی همراه با جاده هایی به سوی خوشبختی در اختیار زوجین قرار دهد.

در میان نتایج غیرقابل انتظار، او به یافته هایی دست پیدا کرده است. ناراحتی مهمترین عامل برای ویران کردن احساسات زندگی زناشویی نیست ولی با این حال بسیاری از زوجین خوشبخت و موفق به خاطر آن با هم مشاجره می کنند. اهداف بسیاری از روش های درمانی معروف این است که عصبانیت زوجین را کنترل کنند. اما گوتمن به این نتیجه پی برد که دشمن واقعی، داشتن روحیاتی مثل انتقاد، تنفر، حالت تدافعی به خود گرفتن و بی عاطفگی است. تحقیقات او نشان می دهد که بهترین راهی که می توان از دست این دشمن رهایی پیدا کرد آن است که زوجین از خیالات و نگرانی های همسرانشان نقشه ای از عشق ایجاد کنند. همه زوج های خوشبخت از تمامی موانع موجود در مسیر ازدواجشان عبور کنند. تحقیق گوتمن همچنین مخالف روابط مریخی- ونوسی زن و مرد است که اعتقاد دارد زنان و مردان از دو دنیای متفاوت احساسی آمده اند. بر طبق مطالعات او، تفاوت های جنسیتی در به وجود آمدن مشکلات زناشویی تأثیر زیادی دارد اما باعث بروز مشکل نمی شود.

درصد مساوی از زنان و مردانی که از آنها مصاحبه به عمل آمده بود خاطر نشان کردند که «اینکه همسران به طور مساوی همدیگر را دوست می دارند و سعی می کنند همیشه دوست هم باشند مهمترین عامل خوشبختی در روابط زناشویی شان به شمار می رود گوتمن می گوید که می تواند با احتمال بیشتر از 90 درصد بدون این که مرتکب اشتباه شود پیش بینی کند که کدام زوجین کارشان به دادگاه های طلاق ختم می شود.

هفت سال اول زندگی به طور خاص مخاطره آمیز و متزلزل است. زمان متوسط طلاق در این گروه حدود سال پنجم رخ می دهد. مرحله خطرساز بعدی حدود 16 تا 20 سال ازدواج پدیدار می شود که میزان متوسط طلاق در سال شانزدهم اتفاق می افتد. او زندگی زوجی را شرح می دهد که اولین بار به عنوان «تازه عروس و داماد» با آنها ملاقات کرده بود. «حتی آن موقع هم هر مشکلی را که می خواستند با هم در میان بگذارند با طعنه و کنایه یا انتقاد شروع می کردند.» چیزی که گوتمن از آن تحت عنوان «آغاز یک دعوای شدید» یاد می کند. با وجود این که آنها ایمان کامل داشتند که عاشق یکدیگرند و نسبت به روابط شان متعهدند، گوتمن پیش بینی کرد که آنها در یک دردسر بزرگ افتاده بودند. او می گوید که ? سال بعد از هم طلاق گرفتند. تعادل نامساوی اختیارات، همچنین به طور فوق العاده ای در روابط زناشویی خطرناک است. گوتمن این نکته را فهمید که مردی که وظایف و اختیارات خود را با همسرش تقسیم نمی کند احتمال این که زندگی اش در معرض نابودی قرار بگیرد خیلی زیاد است.

چرا در تحقیقمان انگشت روی مردان گذاشته ایم؟ در پاسخ به این سؤال، گوتمن با استناد به اطلاعات و تحقیقاتش می گوید: «بسیاری از زنان، حتی آنهایی که ازدواجی موفق ندارند، بیشتر تمایل دارند تحت تأثیر همسرانشان باشند.» او می گوید: «این مردان هستند که باید اصلاح شوند. تغییرات می تواند ساده باشد مثل صرفنظر کردن از تماشای بازی فوتبال هنگامی که همسرمان نیازمند صحبت با ماست » . گوتمن در ادامه می افزاید: حرکات سر و دست ثابت می کند که مرد با این کار ارزش «با هم بودن» را بیشتر از «من» می داند.

تحقیق گوتمن براساس کار بسیاری از دانشمندان دیگری پایه ریزی شده است که روی احساس در رفتار متقابل انسان تأکید کرده اند. اساس مطالعات اولیه که پیرامون روابط زناشویی بود همان حرف هایی بودند که توسط زوجین در اول زندگی زده می شد. اما این نظرخواهی ها اغلب کامل نبودند. در دهه 1970 ، آزمایشگاه های روان شناسی متعددی دست به این اقدام زدند تا با مشاهده مستقیم روابط زن و مرد بتوانند روابط آنها را مورد بررسی قرار دهند. لطف به یکدیگر و داشتن احساسی خوب وسیله ای جدید برای روان شناسان بود. فیلم ویدئویی نیز ابزار ضبط بصری ای بود که می شد به واسطه تکرار مجدد آن جریانات احساسی بین زوجین را خیلی راحت تر مورد مطالعه قرار داد.

در سال ???? محققانی به نام های پاول اکمان و والاس فزیزن یک سیستم رمز گذاری را برای صورت انسان اختراع کردند که نهایتاً راه دیگری را برای ارزشیابی تبادلات فکری زن و مرد در اختیارشان قرار می داد. اگرچه تأکید مطالعات اولیه روی زوجینی بود که دچار مشکل بودند با این حال گوتمن فکر می کرد که مهم است زوجینی را مورد مطالعه قرار دهیم که ازدواجی موفق داشته اند. او فکر می کرد که زوجین کارشناسان واقعی هستند. از دواطلبانی که در آزمایشگاه بودند مصاحبه هایی راجع به تاریخچه ازدواجشان به عمل آمد. سپس آن زوج ها روبروی دوربین درباره موضوعاتی صحبت می کردند که باعث شده بود نزاعی بین آنها پیش آید.

زوجی که گوتمن در کتابش هم از آن یاد کرده است تیم و کارا نام دارند که مدام سر این مسائل با هم بحث می کنند که مثلاً چرا دوست تیم، بادی، اغلب شب ها را در منزل آنها به استراحت و خوشگذرانی طی می کند. محققان صحنه های اینچنینی را فیلمبرداری کرده و هر ثانیه از ارتباط آنان را مدنظر قرار می دهند تا لحظات خوب و بد مربوط به الگوی آماری خود را محاسبه و به وجود آورند. این الگوی آماری شامل سؤالاتی از این قبیل است: «وقتی مرد مشغول صحبت کردن است چند دفعه همسرش به او چشم غره رفت؟ (که این خود نشانه تنفر است) یا اغلب چند بار مرد عصبی و بی قرار بوده است؟ (که این از علایم استرس و بی صبری است). تعداد دفعات بیانات مثبت و منفی به اضافه اطلاعات به دست آمده توسط دوربین های فیلمبرداری یک تصویر چند بعدی از روابط زن و مرد را در اختیار محققان قرار می دهد. «تیم» و «کارا» نهایتاً به این نتیجه رسیدند که «بادی» می تواند گهگاهی پیش آنها بماند به شرطی که سنت نشود.

باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر

 

فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد بالغ و مجرد، مرحله ای بسیار مهم و اغلب دشوار محسوب می‌شود. شاید کمتر انتخاب دیگری ممکن است تا این اندازه در طول زندگی زوج‌ها مرکز توجه و بسیار با اهمیت تلقی گردد.

اما متأسفانه، در بحبوحه‌ی دروان معاشقه (نامزدی) افراد جوان اغلب بی ملاحظه می‌شوند و مشکلات اساسی را در ازدواج نادیده می‌گیرند و یا این که آنها را بررسی نمی‌کنند. علاوه بر این نگرش‌ها و عقاید خاصی در جامعه‌ی ما رواج یافته است که موجب نا امیدی و نارضایتی در فرآیند انتخاب همسر می‌گردند. در این میان برخی از عقاید و باورها در فرآیند ازدواج و انتخاب همسر غیرمنطقی و محدود کننده به نظر می‌رسند.

باورها و یا عقاید غیرمنطقی (محدود کننده) درباره انتخاب همسر که به عنوان باورهای شخصی تعریف شده‌اند:

الف- زمان ازدواج و امتخاب فرد مورد نظر برای ازدواج را محدود می‌کنند.

ب - تلاش برای پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج را دچار افراط و یا تفریط می‌کنند.

ج - از بررسی اندیشمندانه‌ی توانایی‌ها و ضعف‌های بین فردی و شناختن فاکتورهای قبل از ازدواج که در موفقیت ازدواج مؤثر هستند، جلوگیری می‌کنند.

د- مشکلات و موانع انتخاب همسر را تداوم می‌بخشند و گزینه‌های بعدی برای حل مشکلات را به حداقل می‌رسانند.

به عنوان مثال یکی از این عقاید محدود کننده می‌تواند اینگونه باشد که زوج‌ها با این اعتقاد وارد زندگی شوند که تنها عشقشان نسبت به یکدیگر برای غلبه کردن بر تمام مشکلات کافی است.

نگرش‌ها و طرز تفکر منطقی و غیرمنطقی افراد درباره فرایند انتخاب همسر به هنگام ازدواج یکی از فاکتورهای بسیار مهمی‌ است که می‌تواند ازدواج را با موفقیت یا شکست مواجه نمایند.

آگاه بودن افراد درباره‌ی نگرش‌ها و طرز تفکر و عقیده‌ی خودشان درباره‌ی انتخاب همسر و در پیش گرفتن نگرشی منطقی و واقع‌بینانه می‌تواند در داشتن ازدواجی موفق آنها نقش بسزایی داشته باشد.

برداشت ما از نگرش مجموعه ای از شناخت‌ها ، باورها، عقاید و واقعیت‌ها (دانسته‌ها) است که حاوی ارزشیابی‌های مثبت و منفی (احساسات) باشد.

 

نُه باور غیر منطقی (محدود کننده) درباره انتخاب همسر

موضوعی که به طور وسیع در پیشینه‌ی تجربی که در زمینه‌ی انتخاب همسر نادیده گرفته شده است مربوط به نقش و تأثیر باورهای شخصی در فرایند انتخاب همسر می‌باشد. از بررسی  سوابق موجود در زمینه‌ی نقش باورها در انتخاب همسر: لارسن(1992) نُه باور غیر منطقی که افراد اغلب درباره انتخاب همسر دارند را بیان کرده است.

1 -   اعتقاد به اینکه من فقط می‌توانم عاشق یک نفر باشم.

 شخصی که دارای این عقیده است گمان می‌کند که تنها یک نفر در دنیا برای ازدواج با او مناسب است. این تفکر بسیار شبیه این عقیده است که ما جایی در دنیا همزاد و یا نیمه‌ی دومی ‌داریم که با ازدواج با او همه چیز به تکامل می‌رسد.

این افکار غالباً غیرمنطقی هستند، چرا که باید به هنگام روبرو شدن با تنها فرد به خصوص، او را شناخت. البته چگونه این دیدگاه به سرانجام می‌رسد روشن نیست. همچنین شاید این عقیده دعوت به انتظار غیر فعالی باشد برای رسیدن به دقیقه اعجاز برانگیزی که چشم‌انداز یک ازدواج خوب را نوید می‌دهد.

2 - همسر کامل

اعتقاد به تفکر که «تا زمانی که فردی کامل برای زندگی پیدا نکنم، نباید ازدواج کنم». کسی که این اعتقاد را داشته باشد شاید برای تصمیم گرفتن برای ازدواج دچار محدودیت شود چرا که هیچ فردی کامل نیست و شاید برای پیدا کردن چنین فردی باید زمانی طولانی صرف شود.

3 - تکامل خود

کسی که اینگونه فکر می‌کند و می‌گوید:«تا زمانی که نتوانم به خودم به عنوان یک همسر اعتماد کنم، نباید ازدواج کنم».

این اعتقاد نیز محدود کننده و غیر منطقی است از آن جهت که هیچ کس کامل نیست و احساس کامل بودن به عنوان یک همسر را نخواهد داشت. احساس آمادگی برای ازدواج ضروریست، اما شاید اشخاصی را برای تصمیم گیری درباره ازدواج دچار اضطراب کند.

4 - ارتباط کامل

 صاحب این عقیده این چنین می‌اندیشد:«ما باید قبل از ازدواج ثابت کنیم که ارتباط مؤثری خواهیم داشت».
توجه به فاکتورهای پیش بینی کننده‌ی پیش از ازدواج بسیار عاقلانه است.

مانند ارتباط خوب و مهارت‌های حل مشکل و تشابه و همانندی ارزش‌ها و عقاید. جستجوی چنین ارتباطی و چنین همسری که این مهارت‌ها و قابلیت‌ها را داشته باشد عاقلانه است.

با این وجود ، از آنجا که موفقیت در ازدواج را نمی‌توان تضمین کرد، برای کم کردن محدودیت این تفکر می‌توان اینگونه اندیشید که هیچ راهی برای تضمین خوشبختی پیش از ازدواج میسر نمی‌باشد.

5 - تلاش بیشتر

این اعتقاد با این تفکر شکل می‌گیرد که من با هرکسی که برای ازدواج انتخاب کنم خوشبخت خواهم شد به شرط آن که به قدر کافی تلاش کنم.

لارسن (1992) تأکید می‌کند که تلاش دو همسر برای حل مشکلات و مؤثر ساختن یک ازدواج ، دو فرد بالغ و متفکر را می‌طلبد. از آنجا که هر کسی آنقدر متمایل به حل مشکلات نخواهد بود. بنابراین کمی‌دقت در انتخاب همسر در ابتدای ضروری به نظر می‌رسد.

6 - عشق کافی است

فرد دارای این عقیده شاید چنین بگوید:«عاشق کسی شدن برای من دلیل کافی برای ازدواج است». جامعه‌ی غربی عشق رمانتیک را به عنوان شرطی لازم برای ازدواج ارزشمند می‌شمارد.

در واقع، اشخاص کمی‌هستند که ازدواج را بدون عشق تصور کنند. اگر عشق به عنوان تنها معیار در نظر گرفته شود، سایر توانایی‌های اساسی فردی و بین فردی از نظر دور خواهد ماند.

7 - همزیستی

این عقیده چنین است: «اگر من و همسر آینده ام قبل از ازدواج با هم زندگی کنیم، شانس وخوشبختی مان را افزایش خواهیم داد».

مرور سوابق همزیستی و موفقیت‌های بعدی در ازدواج نشان داده است که افرادی که قبل از ازدواج با هم زندگی می‌کنند آمادگی بیشتری را برای نارضایتی از زندگی وجدایی دارا می‌باشند در مقایسه با کسانی که با هم همزیستی نکرده اند.

این ارتباط معمولاً با خصوصیات کسانی که همزیستی می‌کنند به نسبت کسانی که همزیستی نمی‌کنند مشکلات بیشتری در رابطه با تعهد دارند و تمایل کمتری برای ارزشمند شمردن ازدواج ونگرش مثبت تری نسبت به طلاق دارند.

8 - فرد مکمل و تضاد

در این نگرش شخص اینگونه می‌اندیشد: «من باید با کسی ازدواج کنم که خصوصیات شخصیتی او متضاد با خصوصیات من باشد».

 اگر چه تفکر رایج مبنی بر آنکه افراد با خصوصیات کاملاً متفاوت می‌توانند کامل کننده‌ی ضعف‌ها و قوت‌های یکدیگر باشند، اما فاکتورهای پیش‌بینی کننده‌ی موفقیت در ازدواج نشان می‌دهند که قویترین عامل خوشبختی ، همانندی در ارزش‌ها، نگرش‌ها و خصوصیات شخصی است.

9 - انتخاب باید آسان باشد

این عقیده که انتخاب یک همسر باید ساده باشد و این انتخاب حامل یک شانس و یا اتفاق است. بنابراین فرد شاید تصور کند که برای انتخاب همسر به جای عمل کردن باید در انتظار یک اتفاق بماند.
چنین فردی در انتظار شانسی برای دیدار و عشق در اولین نگاه است بدون آنکه از تفکر محتاطانه آمادگی لازم، یا انجام عملی برای نزدیک تر شدن به هدف ازدواج کمک گرفته شود.

مواردی که عنوان شدند فقط تعدادی از نگرش‌ها و باورهای غیر منطقی افراد نسبت به انتخاب همسر می‌باشند.
نحوه‌ی نگرش افراد نسبت به فرایند انتخاب همسر امری بسیار حیاتی است و همچنین با درک شیوع باورهای غیرمنطقی و محدود کننده درباره انتخاب همسر در میان افراد مجرد زن و مرد، در صورتی که این نگرش‌ها و عقاید نادرست و غیر منطقی افراد تغییر یابند و در جهت صحیح هدایت شوند، شاهد افزایش ازدواج‌های مؤفق در جامعه خواهیم بود.

و همچنین با توجه به مشکل ساز بودن نگرش‌های نادرست، می‌توان درمانگران ، مشاوران قبل از ازدواج و تعلیم دهندگان ازدواج را یاری کرد تا به افراد کمک کنند تا برای ازدواج بهتر آماده شوند.

پیشنهاد سکس دوست پسر و سردرگمیهای دختر

 

 روش شناخت برای ازدواج


 

گامهای اولیه دوستی هایی که امروزه رواج دارند : 

رابطه ای بر مبنای دوستی  : 

یک نگاه ، یک پروژه دانشجوئی ، محل کار ، دانشگاه ، مسیر رفتن به مدرسه ، اتوبوس مترو تاکسی ، اینترنت ، خرید و فروش ، اس ام اس اشتباه ، خیابان ، کوچه و ... به هر حال در زمان و مکانی یا بر حسب اتفاق  جرقه آشنایی زده میشه و به نوعی آغاز رابطه دوستی بین دو جنس مخالف . مسلما اول هر رابطه ای خوبه و ارتباطات زیاد . با گذر زمان و به میان امدن احساسات رنگ رابطه تغییر میکنه چون دو طرف هدف مشخصی از رابطه دوستی ندارند  عموما حجم بالای احساسات رو در همان ابتدای رابطه بکار میگیرند تا کم کم احساست فی مابین دو طرف باعث وابستگی شود برخی ها این وابستگی احساسی را با دوست داشتن و عاشق شدن اشتباه میگرند همچنان رابطه را ادامه داده تا این وابستگی جای خود را به عادت کردن داده حرفهای تکراری و ... 

رابطه بر مبنای شناخت بیشتر برای ازدواج ( پیشنهاد سکس از سوی پسر ) :  

آقا پسری با دختر خانمی قرار میذارن تا برای ازدواج همدیگرو بیشتر بشناسند ، یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است : دوست دختر قبلیه من بهم خیانت کرد ، با من صادق نبود ، تو با باقیه دخترها فرق داری ، تو دختر پاکی هستی و من به خاطر پاکی تو رو انتخاب کردم . اگر از این پسر بپرسی چرا شما را دوست دارد جوابهای زیر را خواهید شنید : دوست داشتن که دلیل نمی خواد ، نمیدونم چرا اینقدر دوست دارم ، چون تو با باقیه دخترا فرق داری و ...  مدتی کم  از رابطه به اصطلاح شناخت برای ازدواج می گذرد  ادعای دوست داشتن دو طرف به میان می اید و پسر از دختر درخواست سکس دارد . دلایلی که به میان می آورند عبارتند از : تو اگر من رو واقعا دوست داری باید این رابطه رو با من داشته باشی ، تو منو درک نمیکنی من پسرم بهم فشار میاد اگر منو درک میکردی نیازهایم هم برات مهم بود ، من و تو متعلق به هم هستیم حتما که نباید اسممون تو شناسنامه هم باشه که بتونیم سکس کنیم ، قبل از ازدواج باید با هم سکس داشته ابشیم که بفهمیم میتونیم پاسخگوی نیازهای جنسی هم باشیم یا نه ، تو حتما منو دوست ندرای که پیشنهاد سکسم رو رد میکنی . 

این شرایطیست که متاسفانه دیر یا زود اکثر دختران در روابط دوستی با آن مواجه می شوند من قصد دارم تا با ارائه مطالب ذیل در این زمینه راهنمای این دسته از دختران باشم . 

اولا ، یک پسر چرا شما را برای ازدواج انتخاب کرده : مسلما اکثر پسرها فردی را برای ازدواج انتخاب میکنند که طبق گفته خودشان دختر پاکی باشد این موضوع را بارها به دختر بازگو می کنند که تو با باقیه دخترا فرق داری تو دختر پاکی هستی  حال سوال اینجاست به نظر شما ایا اگر پسری به پاکی شما ایمان داشته باشد به خود اجازه میدهد تا بواسطه لحظاتی لذت این پاکی زیر پا گذاشته شود ؟

دوم : پسرها عموما در پیشنهادات سکس خود به دخترهای می گویند اگر من رو دوست داری باید به نیازم پاسخ دهی و اگر این کار را نکنی یعنی من رو دوست نداری . سوال اینجاست چرا یک دخترباید با زیر پا گذاشتن عفاف و پاکی خود دوست داشتن خود را به اثبات برساند ؟ چرا یک پسر با خویشتن داری و جلوگیری از شهوت و هوس خود دوست داشتن خود را نشان ندهد ؟ مگر نه اینکه ادعای دوست داشتن دارد . و آیا به این فکر کرده اید که چطور میشه به یک پسر که قادر نیست جلوی نفس خو درا بگیرد برای زندگی تکیه کرد ؟  

مهم ترین فاکتور : بیش از 90 درصد از روابطی که در آن رابطه جنسی بوجود می اید ازدواج صورت نمیگیرد . بیش از 95 درصد از پسران هرگز راضی نمی شوند با کسی که رابطه جنسی به صورت کامل داشته اند ازدواج کنند این خاصیت مردان است این در وجود اکثر مردان قرار داده شده است گرایشات احساسی پسران پس از رابطه جنسی جای خود را به گرایش جنسی  میدهد و فقط بعد از اولین رابطه جنسی رابطه دوستی شما بواسطه انجام سکس ادامه می یابد . یک پسر جذب دختری می شود که دیر تر  به او راه دهد نه اینکه خود را کامل در اختیار ان قرار دهد  البته در مورد ازدواج .    و اکثر روابطی ( 90 درصد) که  در آن سکس بوجود می اید سرانجامی در پی ندارد . این دست هیچ مردی نیست این در ناخودآگاه پسران نهفته است و غالبا ان دسته از روابطی هم که در آن سکس بوجود می آید و به ازدواج ختم می شود  به دلایلی همچون ( باردار شدن ، جلوگیری از ابرو ریزی و...) و حتی اگر چنین هم نباشد در زندگی زناشویی دچار مشکل می شوند . شاید شما فکر کنید دوست پسر شما متفاوت باشد مسلما اگر تجربه کنید پی به محتویات این مقاله خواهید برد. ( خواندن مقاله دلزدگی وسردی آقایان در مقابل احساسات خانمها که تغییرات مردان و زنان را از نظر علمی پس از سکس بررسی می کند در آرشیو سایت  توصیه می شود )  

قانونگذرای در روابطی که برای شناخت بیشتر جهت ازدواج میباشد : 

هیچ اشکالی نداره برای شناخت بیشتر جهت ازدواج ارتباط سالمی وجود داشته باشه اماباید فراموش نکنیم که این رابطه با رابطه دوستی تفاوت دارد و قوانین خاص خود را دارد اولا مدت زمان باید تعیین شود که حداکثر 2 ماه میباشد چون شناخت کامل هیچوقت حاصل نمی شود . با گفتگوی تلفنی زیاد با ارتباط از طریق چت نمی توان به شناختهای اولیه دست یافت و متاسفنه احساستی که بر دو طرف حاکم می شود هر دو را از شناخت درست منحرف میکند. برای همین به این فکر کنید که پس از این دو ماه ممکنه به این نتیجه برسید که معیارهای یکدیگررا ندارید  فاکتور مهم  هر زمان فکر انتخاب همسر برای  ازدواج هستید  باید معیارهایتان مشخص شده باشد ( حتما مکتوب باشد)  و این معیارهای ثابت  شده باشد یعنی باید به سنی رسیده باشید که معیارهای شمابرای انتخاب همسر تغییر نکند هر چند که ازدواج سن مشخصی ندارد اما عموما در پسرها سن 26 تا 30 سالگی سنیست که معیارها ثابت شده  و در دختران سن 24 تا 27 . البته این شرایط سنی در همه افراد یکسان نیست چرا که بلوغ فکری و رفتاری فرد نیز در این روند موثر است .  قبل از به میان آمدن احساسات طرف مقابل را با معیارهای خود مقایسه کنید  . 

نکته بعدی  شهوت در وجود هرمردی پر رنگ است و در وجود زنان هم وجود دارد اما در مردان غریزه جنسی جلو تر از احساسات و در زنان بالعکس است به همین دلیل  دختران در صورتی رابطه جنسی برقرار میکنند که واقعا حس کنند از روی دوست داشتن است اما پسران اینگونه نیستند .از اینرو غریزه جنسی میتواند یکی از دلایل پر رنگ ازدواج مردا ن باشد که گاها خود از آن بی اطلاعند اما امریست طبیعی .  

در رابطه ای که برای شناخت است صحبت راجع به مسایل جنسی مناسب نیست ، در این زمینه  باید  در دوران نامزدی صحبت کرد( نامزدی قبل از عقد)  نکته مهم اینکه سعی نکنید موقعیت و وجه اجتماعی طرف مقابل شما باعث بشه تا هویت فردی وی را نا دیده بگیرید شما در زندگی با هویت فردی آن طرف روبرو هستید نه وجه و موقیعت اجتماعی طرف مقابل ( هر انسان دو شخصیت اجتماعی و فردی دارد که متاسفانه در اکثر ادمها تفاوت رفتاری و گفتاری بین این دو هویت زیاد است بعنوان مثا ل یک استاد دانشگاه ، یک دکتر ، یک شخصیت بر تر اجتماعی  دارای وجه اجتماعی مناسبیست  شاید رفتارهای مودبانه وبا کلاسی در اجتماع  از خود نشان دهد اما در منزل یا درحین عصبانیت هویت فردی آن باعث بشه تا الفاظ یا رفتارهای نا مناسبی از خود نشان دهد ) . مورد بعدی اگر هدف یک پسر ازدواج باشد هر چه زودتر خانواده را در جریان میگذارد حتی اگر شرایط آن محیا نبود مسلما قرار نیست ادم منتظر بمونه تا همه شرایط ایده ال برایش فراهم شود چون اگر منتظر این زما ن بماند شاید چند سالی به طول بیا نجامد و هیچکس انتظار ندارد که از همان اول زندگی هر پسر صاحب خانه صاحب اتومبیل دارای مدرک و شغل مناسب و ... باشد . ادامه رابطه شناخت باید با اطلاع خانواد هها باشند چرا که خانواده نقش مهمی دارد .